پدیده کودکان کار

پدیده کودکان کار
مهمترین علل بروز پدیده کودکان خیابانی با توجه به وضعیت سرپرستی آنها را چه چیزهایی میدانید؟
بررسی سیر تاریخی پدیده کودکان خیابانی در جهان و ایران نشان میدهد این پدیده ریشه تاریخی دارد. با وقوع انقلاب صنعتی در قرن 18 سیر هجوم روستاییان به شهرها برای کار در کارخانهها و درآمد بیشتـر آغاز شد. این امر موجب حاشیهنشینی برخی از افراد جامعه شد که یا بیکار ماندند یا به جهت عائلهمندی و عدم مهارت کافی درآمد مناسبی پیدا نکردند.
در این شرایط کــودکان متکدی قارچگونه در شهرهای بزرگ رشد و نمو یافتند. برای کودکان کار و خیابان که مجبور به امرار معاش هستند، چند مساله وجود دارد. کودکان کار و خیابان در شهرهای بزرگ به ویژه کلانشهر تهران، عموما کودکان مهاجری هستند که در حاشیههای شهری، بافتهای فرسوده و مناطق کم برخوردار سکونت دارند، و بخش زیادی از این کودکان از کشورهای همسایه (افغانستان و…) هستند که معمولا پدر یا مادر یا هر دوی آنها تابعیت افغانی دارند.
تعدادی از این کودکان نیز حاصل ازدواج زوج ایرانی و افغانی هستند. از آنجا که برای این کودکان و خانوادهها محدودیتهای قانونی متعددی وجود دارد و به دلیل فقر مجبور به امرار معاش از طریق کار در خیابان میشوند. از سوی دیگر در خصوص مباحث مربوط به سرپرستی، این کودکان بیشتر در معرض طلاق والدین قرار دارند. از این منظر به دلیل خلأها و مشکلات قانونی در حوزه سرپرستی این کودکان به مقدار بیشتری از این مساله دچار آسیب میشوند.

پدیده کودکان کار
همچنین در این خانوادهها به دلیل فقر، نبود آموزش کافی و استرسهای روانی – اجتماعی، خشونت علیه کودکان و کودک آزاری به مقدار بیشتری حضور دارد و همین مساله نیز به عنوان یک ریسک فاکتور عمده بحث سرپرستی و یا بدسرپرستی عمل میکند. مساله دوم، مساله طلاقهای منشعب شده از اعتیاد است.
در نتیجه اعتیاد، پدران و مادرانی خواهیم داشت که مستعد خشونت علیه کودکان هستنند، خشونت فیزیکی، عاطفی، کلامی دارند و در تربیت فرزندان دچار غفلت و بیتوجهی هستند. عملا از اینچنین والدینی با عنوان بدسرپرست نام برده میشود. پر واضح است که این سبک رفتاری به نتایج مثبتی منجر نخواهد شد. در نبود سرپرست، مساله دیگری هم دخیل است. بسیاری از کودکان، کودکان سر راهی یا کودکان فاقد والدین هستند که معمولا در کنار پدربزرگ و مادربزرگها و یا افراد دیگر رشد و زندگی کردهاند و بعد از ورود به سنین بالاتر و پررنگ شدن مسائل اقتصادی برای آنان، مجبور به کار در خیابان میشوند.
مساله سوم، تک سرپرستی است. به این معنا که به دلیل طلاق والدین و یا غیبت پدر یا مادر، کودک مجبور به زندگی در کنار فقط یکی از والدین است به ویژه کودکانی که با مادر به تنهایی زندگی میکنند به دلیل وضعیت نامناسب اشتغال زنان سرپرست خانوار و فقر منشعب از آن این کودکان نیز آسیبپذیر هستند و مجبور به کار در سنین پایین میشوند.